limitatif / محدودکننده، مشخص‌کننده

19. langue générale
Modifiée le : 04/10/2024 11h39

Qui fixe, constitue une limite, impose des restrictions, fixe une frontière.

آنچه امری را مشخص و محدود می‌کند، محدودیت‌هایی در نظر می‌گیرد، مرز قائل می‌شود.

Exemples d'usage

Cette liste n’est pas limitative. = Cette liste n’exclut pas les cas qui n’y sont pas cités.

این لیست جامع و کامل نیست. = موضوع این لیست محدود به اسامی ذکر‌شده در آن نیست.


localisation / مکان‌یابی

19. langue générale
Modifiée le : 03/10/2024 18h01

Emplacement, lieu, endroit.

شناسایی مکان و محل.


loisir / اوقات فراقت

19. langue générale
Modifiée le : 03/10/2024 16h43

Temps libre en dehors des occupations et des contraintes habituelles.

زمان آزادی که خارج از مشغولیت‌ها و اجبارهای روزانه است.

avoir le loisir de faire quelque chose / زمان انجام کاری را داشتن

registre soutenu littéraire
Modifiée le : 23/11/2024 10h56

Pouvoir faire quelque chose.

توانایی انجام کاری را داشتن. 

Exemples d'usage

Vous aurez alors le loisir de présenter votre situation. = Vous pourrez alors présenter librement votre situation.

در آن زمان شما فرصت معرفی وضعیت خود را خواهید داشت.= در آن زمان شما می‌توانید آزادانه وضعیت خود را معرفی کنید.

à loisir / به‌ دلخواه

registre formel
Modifiée le : 15/10/2024 08h23

Comme vous voulez, comme vous le souhaitez.

آنگونه که می‌خواهید، آنگونه که میل دارید.


loyauté / وفاداری

19. langue générale
Modifiée le : 03/10/2024 16h30

Fidélité de quelqu’un à l’égard de quelqu’un d’autre, qui se manifeste par le respect d’engagements, de règles et d’honneur.

وفاداری کسی به کس دیگر که با احترام به تعهدات، آبرو و قواعد مشخص می‌شود.


maintien / تداوم

19. langue générale
Modifiée le : 19/09/2024 17h08

Fait de rester, de faire durer.

ماندن، مداومت داشتن.

Exemples d'usage

Je vous informe du maintien de cette décision. = Je vous informe que cette décision est maintenue.

من تداوم این حکم را به اطلاع شما می‌رسانم. = من به اطلاعتان می‌رسانم که این حکم پابرجاست.

maintien dans les lieux / ماندن در مکان

droit au logement, mal-logement
Modifiée le : 19/09/2024 17h12

Droit que la loi reconnaît à certains locataires de demeurer dans un logement ou un local loué, à l’expiration du bail, et contre la volonté du bailleur.

حقی که قانون برای برخی از مستأجران برای ماندن در یک مسکن یا یک واحد اداری-تجاری پس از پایان تاریخ اجاره‌نامه و برخلاف میل موجر، به ٰرسمیت شناخته‌است. مث

Exemples d'usage

Le tribunal pourrait vous accorder un délai supplémentaire de maintien dans ce logement. = Le tribunal pourrait vous autoriser à rester dans le logement encore quelques jours.

دادگاه می‌تواند یک مهلت اضافه برای ‌ماندن در این مسکن به شما بدهد. = دادگاه می‌تواند به شما اجازه دهد که چند روز دیگر در این مسکن بمانید.

maintien irrégulier d’un étranger sur le territoire national / ماندن یک تبعه‌ی خارجی در خاک فرانسه

entrée et séjour des étrangers
Modifiée le : 07/10/2024 15h40

Fait pour un étranger de se maintenir, sans motif légitime, sur le territoire national alors qu’il a fait l’objet d’une mesure d’éloignement (arrêt d’expulsion, reconduite à la frontière, obligation de quitter le territoire ou interdiction judiciaire du territoire).

اقدام یک تبعه‌ی خارجی برای ماندن در خاک فرانسه بدون دلیل موجه و با وجود اینکه علیه او حکم خروج از خاک فرانسه، انتقال به مرز، ترک خاک فرانسه یا ممنوعیت قضایی ماندن در خاک فرانسه صادر شده است.

Infos complémentaires

ممنوعیت خاک فرانسه (ITF)، برخلاف حکم ترک خاک فرانسه (OQTF) یا اخراج، کیفری جزایی است که مرجع قضایی و نه فرمانداری پلیس (préfecture) صادر می‌کند؛ این ممنوعیت را فقط قاضی کیفری علیه یک تبعه‌ی خارجی مقیم فرانسه که مرتکب جرم یا جنایت شده، می‌تواند صادر کند که به انتقال تبعه‌ی خارجی به مرز و ممنوعیت بازگشت به خاک فرانسه در مدت حکم منجر می‌شود. البته تحت شرایطی حکم نمی‌تواند اجرا شود؛ برای مثال، در صورت اتمام زمان پاسپورت تبعه‌ی خارجی در سفارت متبوع یا به‌خاطر شرایط سلامتی‌اش که مانع از ترک فرانسه می‌شود، اداره‌ی دولتی مربوطه، تبعه‌ی خارجی را در طول زمان انتظار برای اجرای حکم، در یک مرکز بازداشت یا حصر خانگی نگه می‌دارد.